به گزارش آدلین نیوز، بی هیچ شک و شبهه ای ماه بهمن در تاریخ ایران اسلامی و تقویم مردمی آن جایگاه ویژه و برجسته ای دارد. هر توضیحی در این مسیر جز تکرار مکررات نخواهد بود. اینکه ماه بهمن، ماه خیزش مردمی ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) بر علیه ظلمت و جور است، اینکه ماه بهمن ماحصل ۱۵ سال مبارزه‌ی بی امان بر علیه جباران و سفاکان تاریخ و بالاخص تاریخ معاصر است.

اینکه ماه بهمن سر فصل اتحاد همه میهن اسلامی و نماد جاویدان فجر انقلاب و شروع دوران جدید حکومت دینی منطبق بر اسلام ناب محمدی(ص) است و اینکه بهمن ماه رنگ خون دارد و آیه سوگند شهیدان است بر حقانیت مسیر انقلاب اسلامی، روشنتر از خورشید درخشان و نورانی تر از هر نوری پرتو افشانی می کند.

هر دیباچه و هر حاشیه، شرح جدیدی بر این منظومه عرفانی، ملی، دینی و مذهبی افزوده است. ورود به ماه بهمن بی هیچ اغراق ورود به تاریخ آینده ایران اسلامی است. تکرار نیست بلکه تولدی است بسان پروانه شدن. ایران اسلامی الیتام زخم های بزرگ تاریخی خود را در این ماه یافت، بهمن، ماه حق است، ماه فجر است، ماه صبر و سلامت و … .

در این میان دومین روز این ماه که ماه شب چهارده و بدر کامل آسمان ایران اسلامی است، سالروز سیل خروشان مردم ارومیه است که سرریز شده به اقیانوس اتحاد ایران اسلامی پیوست.

دوم بهمن قلب تقویم تاریخی مردم ارومیه و استان آذربایجان غربی است؛ شناسنامه مردم در منظومه تاریخ انقلاب اسلامی و سالروز دفاع از مسجد و حرم امن الهی است.

در این روز مردم ارومیه به زعامت روحانی مجاهد و نستوه حجت السلام والمسلمین غلامرضا حسنی، حضور خود را در جریان خروشان انقلاب اسلامی به ضرب سکه زد و از مسجد اعظم شهرش بسان تمام شیرمردان تاریخ دفاع کرد.

ارومیه قبل از انقلاب چهل تکه بود و هر تکه ساز خود می زد و این چهل تکه در یک روز به قامت یک پیکره به صدای متحدی بدل شد که از مرز های غربی کشور هیبت رژیم جائر طاغوت را به لرزه در آورد.

آنچه که در ذیل می آید بخشی از خاطرات مجاهد نستوه «حضرت حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا حسنی» می باشد:

“در جمع دوستان تصمیم به آغاز جنگ مسلحانه گرفتیم. از نیروهای خود دعوت به عمل آوردیم که در مسجد اعظم اجتماع کنند و درخواست کردیم هرکسی از مردم که اسلحه دارد به ما ملحق شود. در عرض چند ساعت این پیشنهاد تحقق یافت. اقشار مختلف مردم بسیج شدند، با وانت بار و خودروهای شخصی، شن و ماسه و گونی و آجر آوردند، پشت بام و اطراف مسجد را با گونی های پر از شن سنگربندی کردیم.

در خیابان های اطراف منتهی به مسجد با ایجاد مانع سعی در ممانعت از حرکت تانکها و نیروهای شاه به طرف مسجد نمودیم.”

وی در ادامه می گوید: “هر چه امکانات و تجهیزات بود در جهت استحکام پایگاه نظامی مسجد اعظم به کار گرفتیم و با تعداد ۴۰-۵۰ نفر افراد مسلح و با حضور انبوه مردم آماده نبرد شدیم. ناگهان صدای غرش تانکها از دور به گوش رسید، به دستور من افراد مسلح در پشت سنگرهای خود قرار گرفتند.

تانکها درختان و سایر موانع را شکسته و نزدیک محوطه شدند. شش تانک بود با تعداد زیادی نیروهای پیاده نظام ارتش که آنها را اسکورت می کردند. من در پشت بام کنار گنبد قرار گرفته بودم در حالی که یک کلاشینکف دستم بود می خواستم ببینم عکس العمل تانک ها چه خواهد شد.

درهمین فکر بودم که ناگهان تانک اولی که در جلو حرکت می کرد، یک توپ به سمت گنبد شلیک کرد. گلوله توپ درست از یک متری بالای سرم عبور کرد و به گنبد اصابت نمود. در این میان عده ای با لباس شخصی به عنوان «شاه دوست» در میان آنها ظاهر شدند و شعار «زنده باد شاه و…. » سر دادند.

ما تانک را به رگبار بستیم. از پایین چند نفر از دوستان بر روی تانک اولی کوکتل مولوتوف انداختند و تانک بلافاصله آتش گرفت. لوله تانک که قبلاً به طرف ما و مسجد بود بی اختیار چرخید و به سمت هتل قرار گرفت.

تانک دومی از پشت رسید و ما را به رگبار مسلسل بست. من زمین گیر شدم. طرف راست من پسرم رشید بود و در میان ما فقط او یک تفنگ ژ-۳ داشت، بقیه دوستان کلاش داشتند. طرف چپم نیز مرحوم حاج موسی بود.

به این ها گفتم هردو به طور همزمان به روی تانک ها آتش بریزند و تیراندازی کنند.

چند نفر دیگر هم در پشت بام بانک بودند. بقیه مسلحانه به همراه مردم از زمین و اطراف تانک ها را محاصره کردند و مرتب به طرفشان تیراندازی نمودند، بطوری که زمین گیر شدند و مجبور به عقب نشینی گردیدند.

در این حماسه تاریخی دو نفر از مردم شهید و چند نفر زخمی شدند. در این درگیری یک تفنگ ژ-۳ هم به غنیمت ما در آمد. با این تفنگ ما دارای دو اسلحه ژ-۳ شدیم … .”

این حماسه بزرگ در سال های اخیر می رفت که فراموش شود و از یادها و خاطره ها پاک گردد، اما با تفکر مثبت دکتر وحید جلال زاده استاندار وقت آذربایجان غربی، طرحی نو برای حفظ این میراث بزرگ اسلامی اندیشیده شد و در این روز با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان صدر انقلاب، از باعث و بانی اصلی این حرکت عظیم و این حماسه بزرگ یعنی حضرت حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا حسنی و مجاهدت ها و پایمردی های این مجاهد نستوه تقدیر به عمل آمد، تا بلکه گوشه ای از این حماسه بزرگ دوباره در اذهان بیدار مردم ارومیه به تصویر کشیده شود.

وحید جلال زاده احیاگر تاریخ انقلاب اسلامی در ارومیه است و این چیزی است که خود تاریخ به آن اذعان دارد و آنچه که در تاریخ ثبت شده و بصورت متواتر و به کرات در طی سالیان متوالی از آن یاد شده را نمی توان از خاطر مردم و تاریخ شفاهی این امت ولایت مدار حذف کرد.

چهار سال قبل وقتی در دوم بهمن سال ۹۴ جلال زاده می خواست دوباره بر همه مسئولان یادآوری کند که تاریخ انقلاب اسلامی در ارومیه همچنان زنده است بسیاری از همین مسئولین امروزی که تفکر انقلابیشان به خشکی گراییده بود، جلال زاده و تفکرات انقلابیش را به باد تمسخر گرفتند و از او به عنوان کسی که در تاریخ اوایل انقلاب مانده و در جا می زند یاد کردند.

از طرفی دیگر همین مسئولان، بوق های لجن پراکن خود را به میدان فرستادند تا سینه انقلابی جلال زاده را نشانه روند. بوق های قلم فروش نیز با این شعار که جلال زاده دوم بهمن را دست آویز تبلیغاتی کرده و از آن به عنوان ابزار تبلیغاتی انتخابات استفاده می کند برای تخریب این مرد همچنان انقلابی هر آنچه که در چنته داشتند را بکار بردند.

اکنون بعد از گذشت چندین سال از این بزرگداشت ها، آقایان مسئول ناگهان عشق انقلابی گریشان گل کرده و یادشان افتاده که شاید از این طریق از آب گل آلود ماهی بگیرند و آبروی رفته شان نیز به جوی باز گردد. اما باید به این عزیزان مسئول گفت که آبروی رفته آب رفته نیست که به جوی برگردد.

در ثانی حضرات اگر به ناگاه متحول شده و دمای انقلابی گری و انقلابی بودنتان بالا رفته و به اصطلاح داغ کرده اید، چرا در ایام انتخابات یادتان افتاده که باید نام دوم بهمن را زنده نگه داشت. اینکه رطب خورده منع رطب کند فقط منطق بعضی رجال معلوم الحال ارومیه است و بس.

بسیاری از بزرگان در همان سالها به این مسئله اعتراف داشتند که مجاهد نستوه بنیان گذار تایخ انقلاب اسلامی در ارومیه بوده و به همراه مردم غیور ارومیه خالق حماسه دوم بهمن ماه در ارومیه است و حاج وحید جلال زاده احیاگر این تاریخ سراسر نور، اقتدار و افتخار است.

آنچه در ذیل می آید بخشی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین فخری(رئیس سابق سازمان تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی و داماد مجاهد نستوه مرحوم حجت الاسلام حسنی) در مسجد آقا علی اشرف ارومیه است.
حجت الاسلام فخری در سخنرانی سال ۹۴ خود در مسجد آقا علی اشرف ارومیه به این مسئله اذعان نموده و گفت: “آقای جلال زاده در طی دوران استانداریش، در زنده نگه داشتن شعائر دینی، مذهبی و ملی همتی مثال زدنی داشت و این همت والا شایسته تقدیر و تجلیل است.”

از این دست سخنرانی ها که بزرگان و اکابر شهر و استان در مورد دوم بهمن ارومیه سخنرانی نموده و از وحید جلال زاده به عنوان احیاگر تاریخ انقلاب ارومیه یاد برده شده بسیار است اما سخنم با کسانی است که زمانی کنار گود نشسته و می گفتند لنگش کن و حال می خواهند تاریخ شهر و دیارمان را یک شبه به نام خود کنند این است که ذهن و حافظه تاریخی مردمان شهرمان را ملعبه خود حساب نکنید!!!

پایان سخن اینکه باید گفت: درود بر دوم بهمن و درود بر آفرینندگان آن و درود بر حافظان این میراث بزرگ مذهبی و ملی برای آیندگان. تا کودکانمان بدانند که ارومیه نیز بسان جای جای ایران اسلامی، هرگز عرصه را از شیرمردان برای جولان روباه صفتان تهی نکرده و این کشور همچنان سرزمین سربداران و پاکبازان باقی خواهد ماند.